حجاب در رفتار
مقصود از حجاب در رفتار اعمال و افعالی است که به واسطه ی اعضا و جوارح پدید می آیند . آن چه به حجاب در رفتار تعلق می گیرد ، مجموع چند امر و نهی الهی است...
1) آشکار ساختن زینت های پنهان : خداوند در سوره مبارکه نور می فرماید : «ولایضر بنَ بار جُِلِهِنَّ ِلِیعلَمَ ما یخفینَ مِن زینَتِهِنَّ» ؛(سوره نور، آیه 31) «به زنان مؤمن بگو آن گونه بر زمین پای نزنند که خلخال و زینت پنهان پاهای شان معلوم شود .» نهی مذکور در آیه ی شریفه مرتبط با بحث زینت در حجاب فیزیکی است و از به جلوه درآوردن و اظهار زینت های پنهان زنانه سخن می گوید . اظهار نمودن بدون ظاهر نمودن ، یعنی سهل انگاری یا مکر زنانه در جلوه گری و خود نمایی . خداوند متعال در آیه ی شریفه از نحوه ی خاصی از راه رفتن نهی نموده است ؛ راه رفتنی که دیگران را به زینت های پنهانی زن آگاه می کند .
شهید مطهری در ذیل آیه شریفه چنین می گوید : «زنان عرب معمولاً خلخال به پا می کردند و برای آن که بفهمانند خلخال قیمتی به پا دارند، پای خود را محکم بر زمین می کوفتند . از این دستور می توان فهمید که آنچه موجب جلب توجه مردان می گردد ؛ مانند استعمال عطرهای تند و زننده و هم چنین آرایش های جالب نظر در چهره ممنوع است و به طور کلی زن در معاشرت نباید کاری بکند که موجب تحریک و تهییج و جلب توجه مردان نامحرم گردد .»2 (مطهری ، 1353 : 145)
برخی دیگر از صاحب نظران معتقد هستند آن چه در این بخش از آیه ی شریفه از آن نهی شده است ، آشکار شدن هر گونه زینت و زیبایی های زنانه است که پنهان است و باید پوشیده بماند و این اعم از صدای النگو و صدای پاشنه کفش است که موجب جلب توجه نامحرم به خود زن یا پای زن می باشد . از سوی دیگر ، زینت پنهان می تواند پوشیدن لباس ها و زینت های خاصی در زیر چادر باشد که با اندک کنار رفتن چادر ، آن زینت ها آشکار شده و ناقض حجاب می گردد . » 1 (شجاعی ، 1385 : 177)
2) استعمال عطر : از جمله مواردی که به شدت از آن نهی شده است ، این است که زن به هنگام خروج از خانه خود را معطر سازد ، به طوری که بوی عطر وی به مشام نامحرم برسد . حضرت پیامبر (ص) می فرمایند : «هر زنی که به خود عطر بزند و از خانه اش خارج شود تا وقتی که به خانه اش برگردد لعنت و نفرین می شود [تا] هر وقت که برگردد .» (شعبه الحرانی 1363: 42)آن چه مسلم است ، این است که عطر زدن برای خانم ها نه تنها اشکالی ندارد بلکه استحباب نیز دارد ، به خصوص که برای همسر باشد . آن چه که از آن نهی شده این است که زن موقع بیرون رفتن از منزل و یا موقعی که با نامحرم در تماس است ، طوری عطر بزند که بوی آن به مشام نامحرم برسد و ایجاد مفسده کند .»2 (همان ، ص 178)
3) آرام گرفتن در خانه و پرهیز از تبّرج جاهلی : در آیه ی شریفه 33 سوره احزاب به زنان پیامبر (ص) علاوه بر تقوا ، امر می شود که در خانه های خود آرام و قرار گیرند و هم چون جاهلیت نخستین در میان جمعیت ظاهر نشوند .» 3 (سوره احزاب ، آیه ی 33)
«کلمه ی «قَرن» امر از ماده ی قرء است که به معنای پا برجا شدن است و ممکن است از ماده ی قازیقار به معنای اجتماع و کنایه از ثابت ماندن در خانه ها باشد . »4 (طباطبایی ، 1396 هـ .ق : 483) و کلمه ی «برج» یعنی آشکار شدن . صاحب مجمع البیان می گوید : «تبّرج آن است که زن زیبایی های خود را اظهار کند . اصل آن به معنای ظهور است و به عبارتی دیگر ، از آن جهت به آن «برج» گویند که ظاهر و هویداست . زمخشری نیز در کشاف می گوید : «بداو برز» به معنای ظهور و نظیر تبرج هستند . اشتقاق بروج از تبرج است به جهت ظاهر بودن آن ها . براساس نظرات تفسیری مذکور ، معنای آیه شریفه «و تبرجن تبرج الجاهلیه الاولی» ؛ «ظاهر نشوید و خودنمایی نکنید مانند خودنمایی «جاهلیت اولی» .»5 (قریشی ، 1378، ج 1 : 174)
نکته ای که در این آیه شریفه مطرح گردیده است «تحرّز و پرهیز از آمیزش و مراوده با مردان بیگانه » اختصاص به زنان رسول خدا (ص) ندارد بلکه و شامل عموم زنان می شود . همان گونه که در روایت های بسیاری آمده است که بهترین محیط زندگی برای زن خانه اش است، حتی ثواب نماز زنان جوان در خانه به مراتب از حضور در مساجد و مجامع بالاتر شمرده شده است و البته این بدان معنی نیست که زن از فعالیت اجتماعی محروم باشند .
مقصود از این دستور زندانی کردن زنان پیغمبر (ص) و هیچ زنی در خانه نیست ؛ زیرا تاریخ اسلام به صراحت گواه است که رسول خدا (ص) زنان خود را با خود به سفر می برد و آنان را از بیرون شدن از خانه منع نمی فرمود . بلکه مقصود از این دستور ، آن است که زن به منظور خودنمایی از خانه بیرون نشود . آن چنان که امروز عده ای از زنان برای بیرون رفتن از خانه و خودنمایی و پرسه زدن در خیابان ها ، ساعت ها در پای میز آرایش به سر و وضع خود و لباس خویش می رسند .» 1 (هدایت خواه ، 1363 : 186)
حجاب در قلب
خداوند متعال در برتری تقوای دل در امر حجاب در سوره احزاب ، آیه 53 می فرمایند : «واذا سألتموهنّ متاعا فاسئلُِوهُنَّ مِن وَرَاء حجابٍ ذلکُم اَطهَرُ لِقُلُوبِکم و قُلوِبِهنّ» (سوره احزاب ، آیه 53)؛ «هنگامی که از همسران پیامبر (ص) چیزی خواستید از پشت حجاب و پرده از ایشان بخواهید که این کارتان برای دل های شما و دل های ایشان پاکیزه تر است .»
در ذیل آیه صاحب تفسیر نمونه چنین بیان می کند : «هنگامی که رسول خدا (ص) با زینب ازدواج کرد ، ولیمه نسبتاً مفصلی به مردم داد . انس که خادم مخصوص پیامبر (ص) بود می گوید : پیامبر (ص) به من دستور داد که اصحابش را به غذا دعوت کنم ، من همه را دعوت کردم ، دسته دسته می آمدند و غذا می خوردند و از اتاق خارج می شدند ، تا این که عرض کردم : ای پیامبر خدا ؛ کسی باقی نماند که من او را دعوت نکرده باشم ، فرمود : اکنون که چنین است سفره را جمع کنید ، سفره را برداشتند و جمعیت پراکنده شدند ، اما سه نفر هم چنان در اتاق پیامبر (ص) ماندند و مشغول بحث و گفتگو بودند . آیه نازل شد و دستورات لازم را بیان کرد .» (مکارم شیرازی ، 1376 : ج 3 ، 607)
از بعضی قرائن استفاده می شود «که گاهی همسایگان و سایر مردم طبق معمول برای عاریت گرفتن اشیایی نزد بعضی از زنان پیامبر (ص) می آمدند، برای حفظ حیشیت همسران پیامبر(ص) آیه نازل شد و به مؤمنان دستور داد که هر گاه می خواهند چیزی از آنها بگیرند، از پشت پرده بگیرند .»1 (بابایی ، 1380،ج 3 : 625)
علامه طباطبایی در ذیل آیه شریفه می نویسد : «درخواست متاع از همسران حضرت ، کنایه از این است که مردم با آنها درباره ی حوایجی که دارند، سؤال کنند ؛ یعنی اگر به خاطر حاجتی که برای شما پیش آمده ناگزیر شدید با یکی از همسران آن جناب صحبتی بکنید از پس پرده صحبت کنید، برای این که وقتی از پشت پرده صحبت کنید دل های تان دچار وسوسه نمی شود و در نتیجه ، این روش دل های تان را پاک تر نگه می دارد . »2 (طباطبایی ، 1396 هـ .ق : 528)
نکته حایز اهمیت در این مورد که جزء دستورات ویژه برای زنان پیامبر (ص) است و نه دستور عمومی برای تمام زنان آن است که خداوند این نحوه ی پوشش خاص را برای رعایت حجاب در قلب ذکر می نماید . نکته دیگری که در این آیه ذکر شده است پاک ماندن قلب مردان را پیش از قلب زنان بیان نموده است و چه بسا بتوان از این نکته استفاده نمود که این تقدم نشان دهنده ی آسیب پذیری دل مردان بیش از زنان است ؛ چرا که زنان پیامبر (ص) در مأمن و مأوای زوجیت آن حضرت در امانند ، امّا کسانی که بیش از پیش از ایشان می توانند در معرض خطر باشند، مردانی هستند که به خانه رسول خدا (ص) مراجعه و با زنان ایشان مواجه می شوند ؛ البته زنان نیز باید دل خود را پاک نگه دارند و از این رو ، پرده پوششی و حفظ حجاب و عفاف برای پاکی دل آنان نیز بهتر است .
برای آن که کسی حریم الهی را در حیطه ی تعامل با افراد نامحرم به درستی رعایت نموده و حیطه حجاب و پوشش را حفظ کند ، لازم است بعد قلبی حجاب را جدّی تلقی نماید و در این زمینه ، تسامح و تساهل روا ندارند که دروازه ی دل ، چشم است و «دل کتاب چشم است .»1 (محمد ری شهری ، 1377 : 6315 )
یکی از راحت ترین و مهم ترین راه ها برای حفظ دل ، حفظ نگاه از نامحرم است ؛ به قول شاعر :
زدست دیده و دل هردو فریاد که هرچه دیده بیند دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش زفولاد زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
در دنیایی که در تبلیغات رنگارنگ خویش که فرهنگ برهنگی و سقوط اخلاقی و ارزش های انسانی نماد برتری و پیشرفت و توسعه !! را جلوه گر ساخته است ، دین مبین اسلام با فرهنگ پوشش و توجه به هویت انسانی ، معنویت و جاذبه ی روحی و آرامش را در جامعه نمایان گر ساخته است . زیرا قاموس الهی بر اساس فطرت ، هویت ، توانایی و جاذبه های فیزیکی زن و مرد نازل شده است ، که اگر جوامع انسانی اگر تنها به فطرت و دستورات الهی عمل کنند به جایگاه و هویت اصلی خود دست پیدا می کنند و جامعه با امنیت و مصونیت می تواند راه خویش را طی کند .
نتیجه گیری
فرامین الهی از جمله حجاب هم از مرحله صحت تا مرحله قبول ، دارای درجات و مراتبی است که حداقل آن ، شرط تمامیت است که در «حجاب خمار» جلوه گر می شود و حد کمال آن در جامعیت ابعاد پنج گانه حجاب قرآنی «جلباب» به تجلی می آید .
پوشش بدن به جز وجه کفّین و مهار کردن جاذبه های جنسی زنانه معیار حجاب الهی و قرآنی است که اگر در پوشش چند قطعه ای خمار و به تناسب فرهنگ و تمدن هر ملتی عینیت یابد ، نمره ی صحت عمل را در منظر آیات شریفه به دست آورده است و اگر ابعاد قلبی ، گفتاری و رفتاری و بُعد نگاه را نیز در پوشش یکسره جلباب تجلی بخشد ، نمره ی کمال و برتری الهی را کسب نموده است .
این امر نشان دهنده این است که در دین مبین اسلام با طرح و تأکید حجاب به تمام جوانب شخصیت زن و مرد در اجتماع توجه کرده است و با توجه به آن حجاب را به صورتی متعادل و متناسب مطرح نموده است تا جامعه ای سالم و به دور از فساد داشته باشیم تا انسان های به ما هو انسان بتوانند در کمال مصونیت و امنیت به کارکردها و نقش های خویش بپردازند و سیر کمال و سعادت را با پیروی از دستورات و مبانی دینی درجامعه بشری با لطافت معنوی و کمال حقیقی تجربه کنند .
منبع : www.ido.ir